۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

اينم از عكسهاي ناز














































اين هم از ابتذال در ايران







يه جك با حال

در پي کاهش جمعيت پسران نسبت به دختران:

در پي کاهش جمعيت پسران نسبت به دختران:
درخيابان:
دختر:جـــــــــووون! جيگرتــــــــــــــــو!
پسر: ايييييييييييش! گمشو!
دختر: شماره بدم زنگ می‌زنی؟!
پسر: واه واه ! مگه خودت برادر و پدر نداری! واسه چی مزاحم پسر مردم می‌شی
---------------------------

مذيت مذکر بودن
1 -
دختر نيستيد
2 -
هميشه خودتون هستيد(100 مدل آرايش نمی کنيد)
3 -
فقط شما می تونيد رئيس جمهور بشيد
4 -
فقط شما می تونيد بريد ورزشگاه آزادی و فوتبال ببينيد
5 -
برای دعوا کردن به بابا يا داداش بزرگتر احتياج نداريد
6 -
توی اتوبوس جای بيشتری نسبت به دخترا داريد
7 -
در کمتر از 10 دقيقه می تونيد دوش بگيريد
8 -
هر جور که حال کنيد لباس می پوشيد
9 -
در کمتر از 2 دقيقه لباس می پوشيد و آماده می شيد
10 -
و مهمتر از همه اينکه شما هيچ وقت نمی ترشيد

اس ام اس سرکاری (2)SMS

اس ام اس سرکاری SMS

*** اس ام اس سرکاری ***

پنج راه حل برای خوشحال بودن: 1-داشتن یک دوست خوب مثل من

2-
داشتن دوستی مثل من

3-
فقط داشتن من

4-
داشتن من

5-
من



***
اس ام اس سرکاری
***

اگر در قلب مرا باز کنی صدایی خواهی شنید که میگوید
:
.
.
.
.
.
جون مادرت درو ببند سوز میاد



***
اس ام اس سرکاری
***

یک اس ام اس توپ دارم که تا حالا واسه هیچ کس نفرستادم

.
.
.
.
.
.
پس واسه تو هم نمی فرستم



***
اس ام اس سرکاری
***

تازگیها توی شهرداری استخدام شدم! اگه دوست داری سر کوچه وایسا تا ببرمت



***
اس ام اس سرکاری
***

پشتتو نگاه کن ببین دم داری؟

.
.
.
.
نداری؟

.
.
.
.
پس خودتی! چون خر ما از کرگی دم نداشت
!


***
اس ام اس سرکاری
***

تو
!
تو این مملکت داری هدر می ری
!
کسی به تو اهمیت نمی ده
!
اگه بری هندوستان می پرستنت
!


***
اس ام اس سرکاری
***

می دونی رمز موفقیت چیه؟

.
.
برو پایین

.
.
به کسی نگی ها

.
.
اینه

.
.
5786587349823984687423973298375438872784
3459431859634587375109853876389157683653
3748654873765981378568351095784368716856


***
اس ام اس سرکاری
***

هر وقت پیشم نیستی دلم برات تنگ می شه
!
هر وقت هم که پیشم هستی دلم برات تنگ می شه
!
ای مردشورتو ببرن که بود و نبودت یکیه
!


***
اس ام اس سرکاری
***

اون صورته ماهت

اون چشم نازت

اون طرز نگاهت

اون دست درازت

منو یاده گدای سر کوچمون میندازه



***
اس ام اس سرکاری
***

خواستم ازت تشکر کنم وبگم به تو افتخار می کنم. چون تو تنها کسی هستی که هیچ وقت منواز سر کار گذاشتنت ناامید نمی کنی
.

*** اس ام اس عاشقانه ***

*** اس ام اس عاشقانه ***


روزگاریست در این کوچه گرفتار توام

باخبر باش که در حسرت دیدار توام

گفته بودی که طبیب دل هر بیماری

پس طبیب دل من باش که بیمار توام



***
اس ام اس عاشقانه
***

عشق تو چشمهای هم نگاه کردن نیست با چشمهای هم به زندگی نگاه کردنه
.


***
اس ام اس عاشقانه
***

تازه فهمیدم تو دنیا هیچ قلبی واسه من نمی تپه. حتی قلب خودم! چون اونم واسه تو می تپه
!


***
اس ام اس عاشقانه
***

عشق حقیقی مثل روح است افراد زیادی درباره آن صحبت میکنند ولی تعداد کمی آن را دیده اند
.


***
اس ام اس عاشقانه
***

لذت عشق، زمانی که آن را نثار میکنید بیشتر از زمانی است که دریافتش میکنید
.


***
اس ام اس عاشقانه
***

عشق یعنی حسرتی دریک نگاه

عشق یعنی غربتی بی انتها

عشق یعنی فرصت اما کوتاه

عشق یعنی مرگ اما بی صدا



***
اس ام اس عاشقانه
***

تو اون فرشته ای که وقتی در فصل بهار قدم میزنی برگ درختان انتظار پائیز را می کشند تا جای پاهات رو بوسه بزنند
.


***
اس ام اس عاشقانه
***

می دونی فرق تو با یانگوم چیه؟ یانگوم جواهری در قصره ولی تو قصری از جواهری
!



انالله و انا الیه راجعون

فرستنده این پیام از دوریتان جان داد



***
اس ام اس عاشقانه
***

دیروز روز جهانی آوارگان بود توقع داشتم یه تشکر خشک وخالی ازمامیکردی که یه عمریه آوارتیم
.

اس ام اس سرکاری SMS

*** اس ام اس سرکاری ***

میدونی چطوری میشه یه خنگ رو گذاشت سر کار؟پایین رو بخون
!
.
.
.
.
.
میدونی چطوری میشه یه خنگ رو سر کار نگه داشت؟ بالا رو بخون
!


***
اس ام اس سرکاری
***

خواستم اسمتو بذارم گل گفتم می پلاسی
!
بذارم خورشید گفتم غروب می کنی
!
بذارم ماه روزا تنها می مونم
!
گذاشتم دماغ تا همیشه رو صورتم باشی
!


***
اس ام اس سرکاری
***

این سیب، بهترین سیب، شکل سیب، سر سیب، کار سیب، گذاشتن سیب، یه سیب، آدم سیب، الافه سیب
.
حالا سیب هارو حذف کن. از اول بخونش
!


***
اس ام اس سرکاری
***

هر وقت پیشم نیستی دلم برات تنگ می شه
!
هر وقت هم که پیشم هستی دلم برات تنگ می شه
!
ای مردشورتو ببرن که بود و نبودت یکیه
!


***
اس ام اس سرکاری
***

اگه بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین ادم کیه؟

انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه
!


***
اس ام اس سرکاری
***

می دونی فرق من با توپ چیه؟

توپ رو باید شوت کرد تا گل بشه اما من خودم گلم
!
حالا می دونی فرق تو با توپ چیه؟

توپ رو باید شوت کرد اما تو خودت شوتی
!


***
اس ام اس سرکاری
***

سن خودتو ضرب در 777 کن بعد دوباره در عدد 13 ضرب کن عدد جالبی بدست می آید
!


***
اس ام اس سرکاری
***

اگه فکر میکنی بی عرضه هستی؟

اگه فکر می کنی به درد هیچ کاری نمی خوری
!
اگه فکر می کنی بی مصرف هستی
!
به خدا درست فکر می کنی
!


***
اس ام اس سرکاری
***

این اس ام اس رو به 4 دلیل برات می فرستم
:
1-
دوستت دارم
.
2-
خیلی باحالی
.
3-
به یادتم
.
4-
ارزش زنگ زدن رو نداری
!


***
اس ام اس سرکاری
***

از خدا پول خواستم، بانک داد
.
درخت خواستم، جنگل داد
.
اتاق خواستم، خونه داد
.
حالا میترسم ازش تو رو بخوام یه گله گوسفند بده
!

داستان1


صبح بود مثل همیشه 9ساعت از خواب بیدارشدم.یه روز دیگه برام شروع شد.یه پیکان دارم که باهاش مسافر کشی می کنم،بد نیست ولی خوب خوب هم نیست،بعد خوردن یه چایی لباسهامو پوشیدم و رفتم طرف در مثل همیشه کسی نبود بدرقه کنم و برام روز خوبی رو آرزو کنه .خودم به خودم گفتم علیرضا روز خوبی داشته باشی.یه خنده تلخ کردم واز خونه رفتم بیرون .صدای استارت ماشینم تو اون صبح سرد زمستون سکوت کوچه شلوغ ما رو شکست.هوا ابری بود واسه همین هنوز یکمی تاریک بود،کارم شروع شد.آقا آزادی ؟بیا بالا...... ساعت نزدیکه11 شبه و من هنوز دارم سگ دو می زنم ،که محتاج کسی نباشم.خیلی خسته بودم ،گفتم برم طرف خونه برای اون روز خر حمالی بس بود. 14 ساعت نشستن پشت ماشین اون هم تو این تهران لعنتی پدر آدم رو در می یاره .یکی از شبهای سرد زمستون هوا خیلی سرد بود بارون هم نم نم داشت شروع می شد.شیشه های ماشین بخار کرده بود یکمی شیشه رو دادم پایین که هم شیشه ها بخارش بره هم یه سیگار بچاقم.بسته سیگارمو از جلو داشبورد برداشتم،یه نخ برداشتم و روشن کردم آخریش بود.همیشه رانندگی توی شب زیر بارون تو تهران رو دوست داشتم،سیگارم به آخرش رسیده بود ،بخار شیشه ها هم رفته بود،گفتم قبل از اینکه برم خونه بهتره برم یه چیزی بخورم و یه پاکت هم سیگار بگیرم.مثل اکثر مواقع دلم هوس جیگر کرد،خونه من به محله کشتارگاه نزدیکه رفتم یه جیگرکی و دلی از عزا دراوردم.چون هوا امروز بارونی بود کاسبی بد نبود می شد یکمی بیشتر ولخرجی کرد. بعد از خوردن غذا اومدم بیرون و از یه سوپر یه پاکت سیگار گرفتم.همونجا پاکت رو باز کردم و یه نخ چاقیدم.اونطرف خیابون یه دختر توجه منو به خودش جلب کرده بود،یه ربعی بود اونجا بود انگار منتظر کسی بود شاید هم منتظر تاکسی بود .تو جیگری که بودم از پشت شیشه تحت نظرش داشتم.یه لحظه شیطون رفت تو جلدم گفت یه تیری بندازم ،مدت زیادی بود سکس نداشتم واسه همین یکمی احساس نیاز می کردم.ماشین و روشن کردم و رفتم دور زدم ،جلو پای دختره زدم رو ترمز،آقا دربست ؟کجا ؟پاکدشت.یکمی فکرم مشغول شد اگه تیرم به سنگ میخورد باید تا پاکدشت می رفتم حدودا یه یک ساعت و نیم طول می کشید من هم خسته بودم ولی از اونطرف هم ..... همه اینها تو یکی دو ثانیه از فکرم گذشت.دل زدم به دریا و گفتم بیا بالا.گفت کرایه چقدر؟گفتم سه تومن .گفت نمیشه کمتر.گفتم نه خانوم کرایش اینه .دختره در عقب ماشینو باز کرد و نشست.راه افتادم.دو سه دقیقه تو سکوت گذشت.ببخشید آقا می شه شیشه رو بدین بالا؟چه صدای دلنشین و معصومانه ای داشت.گفتم البته چرا نمیشه.منتظر بودم سره صحبت رو باز کنم و این خوب بهانه ای بود،سردتون هست می خواین بخاری رو بیشتر کنم.با همون دای نازک و دلنشین گفت:ممنون میشم.منم بخاری رو بیشتر کردم .گفتم ببخشید فکر کنم خیلی زیر بارون بودین،مواظب خودتون باشید سرما نخورین،تو این دوره زمونه باید واسه یه سرما خوردگی ساده حداقل 30 یا 4 هزار تومن پول خرج کرد،حالا اون به درک آدم از کار و زندگی می افته.گفت خیلی ممنون درست میگین،درست تو آینه نمی دیدمش آخه اون گوشه پشت صندلی راننده کز کرده بود،گفتم ببخشید شما چطوری و با چه اعتمادی سوار ماشین شخصی شدین نمی ترسین؟ یکمی خودش رو کشید سمت اینور ،حالا تو آینه صورتش رو میدیم ،چقدر چشمای گیرایی داشت ،بینی کوچیک و خوشگل ابروهای کمونی لبهای ناز و خواستنی ،خلاصه از زیبایی ظاهر چیزی کم نداشت،واقا مجذوب شده بودم گفت : موقعی که گفتم کمتر بگیر گفتی نه کرایش سه تومنه فهمیدم شغلته و قصدی نداری.راستش اگه تخفیف می دادی سوار نمی شدم این روش منه.خودمو جمع و جور کردم ،تیرم به سنگ خورده بود،گفتم : چه روش جالبی داری پس علاوه بر زیبایی واقعا باهوش هم هستین.یه لبخند زدو گفت :ممنون.لازمه.اگه تو این جماعت گرگهای آدم نما آدم زرنگ نباشه حتما تیکه تیکه میشه هر ناکسی یه تیکه ازوجود آدمو با خودش می بره.با سر حرفشو تایید کردم.از خودم خجالت کشیدم آخه من هم قصدم این بود که امشب بساط سکس و علم کنم یه حالی ببرم.منم یه گرگ آدم نما بودم،منم چشمم دنبال این بود که یه دختر رو بکنم.به خودم گفتم خاک تو سره بی غیرتت،خجالت بکش. دیگه چیزی نگفتم عذاب وجدان داشتم.یه چیزی داشت گلوم رو فشار میداد گفتم بهش بگم من هم قصدم چیز دیگه بود ولی .دوباره گفتم ولش می رسونمش بره پی کارش بی خیال .بعد از یه مدت کوتاه دختره که انگار دوست داشت با یکی حرف بزنه گفت: ساکت شدی؟نمی تونستم بی خیال شم بدجوری خورد شده بودم،گفتم راستش خانوم ببخشید ،خیلی ببخشید من هم یه گرگ آدم نما هستم .وقتی کنار خیابون بودی من اونطرف تو جیگرکی داشتم غذا می خوردم که توجهم به شما جلب شد،گفتم یه دختره جون این وقته شب زیر بارون تو خیابون چیکار میکنه مگه اینکه........ .دیگه چیزی نگفتم ،دختره گفت :مگه اینکه چی؟دختره بد کاره باشه یا فراری آره نه همین رو می خواستی بگی نه .از شرمندگی داشتم می مردم ،گفتم: ببخشید.گفت تقصیر تو نیست ،تو این جامعه لعنتی یه عده هم هستن که این موقع برای تن فروشی تو خیابون ولون که تعدادشون هم زیاده.همونا باعث شدن یکی مثل من احساس امنیت نکنه وامنیتش رو از دست بده،همونا باعث شدن که به همه ما به دید بد نگاه کنن،دختره حس کرده بود که من خجالت کشیدم و از فکری که کردم شرمنده هستم گفت :حداقل تو اینقدر مردی که دیدی من اینکاره نیستم از من معذرت خواستی و پیش وجدانت شرمنده شدی.یکمی از عذابم کمتر شد،گفتم پس منو بخشیدین.گفت :گفتم که تو تقصیری نداری مشکل از یه جایه دیگه هست.به صحبت هامون ادامه دادیم،فهمیدم که تو بیمارستان کار میکنه، یه مادر پیر داره که ازش پرستاری می کنه و یه برادر کوچیک .نون آور خونه بود.آره یه دختر خرج یه زندگی رو می داد و بار سنگین یه زندگی رو به دوش می کشیدنم یکمی با هم مهربون تر شده بودیم وراحت تر صحبت می کردیم.من از خودم گفتم اون از خودش.دیگه رسیده بودیم.رسیدم سره کوچه .گفت :مرسی من همین جا پیاده می شم .از ماشین پیاده شد و گفت:ای کاش همه مثل تو حداقل یکمی وجدان داشتن.کرایه رو داد ،من هم نصفش رو برگردوندم و گفت اینم تخفیف .موقعی بهت تخفیف دادم که پیاده می شی.خندید و رفت. رسیده بودم خونه.دختره بد جوری تو فکرم بود همه مغزم رو اشغال کرده بود .نمی تونستم بخوابم،حرفاش بد جوری منو بهم ریخته بود ؛من که یه جوان تنها بودم بعضی موقع ها کم می آوردم اون چطوری با زندگی کنار اومده بود خرج دونفر دیگه رو می داد مونده بودم.تو فکرم گفتم خیلی مردی دختر .نفهمیدم کی و چطوری خوابم برد.با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم.سریع از خونه رفتم بیرون .آره دلم می خواست ساعت 11 شب بشه من جلو جیگری باشم و اون دختر رو ببینم

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

گلچین برترین داستانهای سکسی(+۱۸)


سلام اين داستان رو يکي از خوانندگان وبلاگ خواسته تا اون بزارم تووبلاگ که همه بخونن حالا از زبان خودش اين ماجرارو بخونيين.
من ارش هستم 19 ساله از تهران من مي خوام ماجراي رو که ديدم براتون تعريف کونم من خودم خيلي از ديدن اين ماجرا لذت بردم برا همين اين روبراي شماهم تعريف ميکونم شايد باعث لذت بردن شماهم شود.اسم مامان من حميده است اوپرستاريکي از بيمارستانهاي تهران است اون خيلي خوشکله جوري که زياد ديم تو مهمونيا به اون بمالم من که خودم يکي از ارزوه هام اينه که يکبار با اون بخوابم حتي خيلي ازدوستام به شوخي يا جدي به من گفتن ارش مامانتو برامون جور کون تا بکونيم .منم گفتم باشه. قد مامانم 170 وزن 60 کيلو گرم وکون قلنبه اي دار طوري که ازپشت کمرش زده بيروم مثل طاقچه من عاشق کون مامانم هستم خيلي دوسش دارم هنگامي که خوابيده چون خوابش فوق سنگين هست من تو خواب با کونش ورميرم يک روز مامانم شيفت عصر توبيمارستان بود وقرار بود که شب من برم دنبال مامانم تو بيمارستان که با هم بريم خونه خالم چون شب اونجا دعوت بوديم ساعت 8بايد ميرفتم دنبال مامانم بيمارستان موقعي که رسيدم اونجا ساعت 7.5عصربود رفتم تو بخشي که مامانم اونجا کار ميکرد ولي مامانم نبود ازيکي از همکاراش پرسيدم اون گفت رفت يه بخش ديگه برو اونجا گفته مامانت بياي اونجا دنبالش من رفتم اونجا ديدم هيچ کس نيست تعجب کردم رفتم طرف اتاق استراحت پرستاران ديدم داره صداي جيغ مياد چقدر شبيح صداي مامنم بود رفتم جلوتر داشتم از تعجب شاخ در مي اوردم يکي از دکترا داشت به زور مامانم لخت ميکرد واونهم داشت جيغ ميزد که نزاره يک دفعه دکتره زد تو گوش مامانم گفت بسه خفحشو اين دفعه ديگه نمي توني در بري مثل قبلا نيست که در بري صدات تا تو راه رو هم به ضور ميره 3 ساله تو کف اين کونتم همه رو کردم تو اين بيمارستان غيره تو ديگه روپوش مامانم در اومده بود اون داشت ديگه گريه مي کرد من مونده بودم چي کار کونم از طرفي هم هميشه دلم ميخواست يکي مامانم رو به زور بکونه بخاطره همين چيزي نگفتم وشروع به تما شا کردم روپوش مامان که در اورد يک تاپ قرمز زيرش بود اونو هم زد بالاوشروع به خوردن سينهاي مامانم کرد مامانم هم داشت التماس ميکردکه اونو ول کونه ولي او گوشش بدهکار اين حرفا نبودهمينجور کداشت باسينه هاي مامانم حال مي کرد اونو حول داد رو تخت طوري که پشت دکتره به من بود ومامانم خوابيده بود روتخت يواش يواش مامانم حشري ميشود ديگه جيغ نمي زد ساکت شوده بود تا اينکه دکتر اومد رو کوس مامانم از دوباره صداي مامانم رفت بالا وجيغ ودادش شروع شود ولي اين دکتره خيلي خوار کسه بود زد تو گوش مامانم دلم ميخواست همون جا جرش بدم کير خودم هم ديگه کاملا سيخ شوده بودکه ديدم دکتره داره باچسب پانسمان دهن مامانو مي بنده حالا بهترشود چون ديگه جيق نمي زد شلوار مامانمو بزور از پاش در اورد وشروع به خوردن کوس وکون مامانم کرد مامنم حي پاشو جمع مي کرد که نتونه بخوره اون خوار کوسه هي ميزد تو روناي سفيد مامانم شوده بود قرمز از صداش معلوم بود که ديدم مامانم رو شکم خوابوند ويه بالش گذاشت زير شکم مامانم وپاهشوازتخت اويز کرد وشروع به خوردن کون واطرافسوراخ کونش کرد مامانم انگار تسليم شوده بود که شايدزودتردست از سرش برداره بعداز يه مدت که گذشت دکتره شلوارش رودراورد وکيرشو با يه پماد چرب کرد ومحکم کرد تو کون مامانمکه يک دفعه چنان تکوني مامان خورد که خدا مي دونه صداي گريش داشت ميومد دکتره داشت مي گفت جون چه کون تنگي داري قربون همون کون تنگت بشم که هم واسش ميميرن من اولين کسي هستم که اين کون مي کونم بعد گفت که گريه نکون اشک نريز از دفعه بعد برات عادي ميشه حودود يک 20 دقيقه داشت مامانمو ميکرد از کون که يک دفعه کيرشو کشيد بيرون واونو بر گردونو مامانم صورتش پر از اشک بود خيس خيس چسب از رو صورت مامان کند گفت اگر جيغ بزني يا داد بزني م يزنم تو گوشت مامانم هم جزع اطاعت کردن کاري نمي تونست بکونه که دکتره کيرشو کرد تو کوس مامانم گفت مي خوام برات يادگاري بزارم مامانم که تازه داشت يک کم از کس دادن لذت مي برد وتازه دردش کم شوده بو د جيقش رفت بالا گفت نه تو رخدا نکون من شوهر دارم مي فهمه ابروم ميره که يک دفعه دکتر يک تلنبه محکم تو کوس مامانم زد و خودشو نگه داشت معلوم بود که ابش اومده و خالي کرده تو کوس مامانم مامانم داشت گريه مي کرد ومثل باران اشک ميرخت تازه من متوجه قرمزي رورلحاف تخت شودم فحميدم کون مامانم جر خورده من ديدم داره مامانم از رو تخت بلند ميشه از اونجا رفتم بيرون من توي اين مدت که دکتره داشت مامانوم مي کرد 3 بار ابم اومد رفتم بعداز رب ساعت اومدم ديدم مامنم درست نمي تونه راه براه گفتم مامن چته چرا بد راه ميري گفت که خوردم زمين گفتم حا جون خودت تو دلم دکتره هم اونجا بود ونيش خندي زد که من مي دونستم برا چيه تو ماشين که بوديم مامانم اصلا حال نداشت ويک بسته قرص در اورد و خورد همشو البته 4 تا بيشتر توش نبود گفتم اين چي مي خوري گفت قرص مسکن براي درد پام البته من که ميدونستم قرص زد بارداري اين هم ما جراي کوس دادن زوري مامان من بود اميد وارم خوشتون اومده باشه

این هم از آرنولد...!!!


امضای من


۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه



دختر ایرونی


اسرار مربوط به روابط جنسی خانمها
آیا می دانید چه روزهایی خوب است برای Ø پوستتان؟ Ø خلاقیتتان؟ Ø اُرگاسمتان؟ نوسانات ماهانه ی هورمون ها می تواند باعث افسردگی و یا خوشحالی، خستگی یا پر انرژی بودن، بی علاقگی به سکس و یا شهوتی شدن شما شود. اما اگر شما بتوانید این تغییرات را پیش بینی کنید، می توانید از لحظاه های خوبتان بهترین استفاده را برده و این زمان را طولانی تر کنید. در اینجا چرخه ی خصوصیات شما را از روز 1 تا 28 بررسی کرده و راهبردها و متدهایی برای کنترل و تنظیم رفتارهایتان به شما معرفی می کنیم
روز 1 تا 7هفته ی بدی است برای بدنتان دوران قاعدگیتان روز اول شروع شده است و به همراه خود حالات بدی مثل اسهال نیز می آورد (به خاطر بالا رفتن میزان پروستاگلاندین، ماده ی شیمیایی که باعث تحریک روده می شود این حالت ایجاد می شود). افرادی که مبتلا به آسم یا میگرن هستند، بیماریشان در این دوره تشدید می شود هفته ی خوبی است برای مغزتان همینطور که به روز ششم نزدیک می شوید، وارد یک مرحله ی فولیکولی می شوید. این زمان دوران آرامی است که تخمک ها رشد کرده و آماده می شوند که از تخمدان بیرون بیایند. برای کارهایی که نیاز به خلاقیت و ابتکار دارد، دورانی فوق العاده استرابطه ی جنسی در این دوره میزان کم استروژن باعث می شود که دیرتر تحریک شوید، به همین خاطر باید از شریک جنسیتان بخواهید که کمی بیشتر فعالیت کند روز 8 تا 14هفته ی خوبی است برای بچه سازی همینطور که بدنتان خود را برای تخمک گذاری در روز 14 آماده می کند، میزن استروژن کم کم افزایش می یابد. علائمی که به شما کمک می کند تا بفهمید تخمک گذاری انجام شده است یا خیر و قدرت باروری دارید شامل موارد زیر است: تغییر رنگ مایع تخلیه شده از مهبل از زرد-سفید گرفته تا اینکه کاملاً شفاف می شود. در بعضی زن ها خونریزی و دل درد هم اتفاق می افتدهفته ی خوبی است برای خُلقتان استروژن در ابتدا به صورت یکنواختی افزایش می یابد، اما بعد این افزایش سرعت میگیرد. روز 14 (تخمک گذاری) شما دیگر احساس تعادل می کنید. حال و حوصله پیدا می کنید و اعصابتان راحت است رابطه ی جنسی در این دوره رابطه ی جنسی در این دوره بسیار پرلذت خواهد بود و اُرگاسم بهتری خواهید داشت. شریکتان نیز همراه شما در این دوران لذت زیادی خواهد بردروز 15 تا 21هفته ی بدی است برای پوستتان پوشش رحم دوباره در حال ساخته شدن است و ممکن است در این دوره جوش و لک روی پوستتان مشاهده کنید. در چنین وضعیتی می توانید با یک متخصص پوست مشورت کنید. احتمالاً متخصص مربوطه برایتان آنتی بیوتیک برای مصرف یک هفته تجویز خواهد کرد هفته ی خوبی است برای اعتماد به نفستان به اواسط هفته که می رسید، میزان پروژسترون رو به افزایش می رود که یک خوشحالی و خوشبینی ناگهانی به شما می دهد. در قرعه کشی ها شرکت کنید، یا ترفیع رتبه ای که خیلی وقت بود می خواستید را با رئیستان در میان بگذارید. تا میتوانید از این دوران لذت ببرید روز 22 تا 28هفته ی بدی است برای PMS (علائم قبل از قاعدگی) میزان پروژسترون به بالاترین حد خود رسیده و نشانه ای است برای اینکه شما به دوره قبل از قاعدگی وارد شده اید. البته ممکن است هیچگونه علائمی (همه ی علائم، از درد سینه گرفته تا سردرد) نداشته باشید و یا فقط بعضی از آنها را در خود مشاهده کنید. به خاطر ترشح میزان کمی هورمون مردانه ی تستوسترون در این دوره، ممکن است با علائمی مثل زیاد شدن موی صورت یا تند شدن عرق بدن مواجه شوید هفته ی بدی است برای روحیه تان ممکن است در این دوران احساس افسردگی کنید. اشتهایتان نیز بسیار بالا خواهد رفت و ممکن است برای رفع این گرفتگی و افسردگی زیادتر از معمول غذا بخورید. پس بهتر است از غذاهایی استفاده کنید که حال شما را هم بهتر کند مثل برگر بوقلمون یا سیب زمینی پخته که هر دو حاوی آمینو اسیدی هستند که باعث بالا بردن روحیه می شود. اگر احساس نفخ داشتید از غذاهای پر-پروتئین، کم کربوهیدرات و کم نمک استفاده کنید، هم حالت نفخ را از بین خواهد برد و هم به تقویت روحیه ی شما کمک می کند. نگران چاق شدن هم نباشید، به خاطر بالاتر بودن درجه حرارت بدن کالری بیشتری خواهید سوزاند

بهانه هايی برای عدم استفاده از کاندوم

بهانه هايی که ممکن است از اشخاص بشنويد تا از استفاده کاندوم طفره روند و پاسخی که می توانيد بدهيد
آيا به من اعتماد نداری؟
مسئله بر سر اعتماد داشتن نيست، آدم ممکن است که آلوده باشد بدون اينکه به آن آگاهی داشته باشد
من زمانی که از کاندوم استفاده می کنم احساس لذت ندارم
شايد يک راهی احتياج داری که مدت آميزش بيشتر ادامه پيدا کند و کاندوم برای رفع مشکل زود ارضايی کمک می کند
من نمی توانم نعوذ بمانم وقتی که کاندوم را روی آلتم می کشم
من در کشيدن آن به تو کمک خواهم کرد و کمک می کنم که نعوذ بمانی
من با خودم کاندوم همراه ندارم
من همراه دارم
من قرص ضد حاملگی استفاده می کنم، تو احتياجی به استفاده از کاندوم نداری
من دوست دارم که به هر حال استفاده کنم. آن به ما کمک می کند که آلوده گی های احتمالی پيش نيايد
اما من عاشق تو هستم
بنابراين تو کمک خواهی کرد که سلامت بمانيم
فقط همين يکبار
يکبار می تواند همه چيزی اتفاق بيفتد
من می ترسم که فکر کند به او اعتماد ندارم اگر بگويم که کاندوم استفاده کند
وقتی که شما نتوانيد به او بگوييد احتمالاً به او اعتماد نداريد

۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه


بنام آنکه جان را فکرت آموخت

ارئه دهنده:فخرالدین عمربیگی

مقدمه ای برشبکه های متحرک بی سیم اقتضایی
شبکه های Ad-hoc به شبکه های آنی و یا موقت گفته می شود که برای یک منظور خاص به وجود می آیند. در واقع شبکه های بی سیم هستند که گره های آن متحرک می باشند. تفاوت
عمده شبکه های Ad-hoc با شبکه های معمول بی سیم 802.11 در این است که در شبکه های Ad-hoc مجموعه ای از گره های متحرک بی سیم بدون هیچ زیراساختار مرکزی نقطه دسترسی و یا ایستگاه پایه برای ارسال اطلاعات بی سیم در بازه ای مشخص به یکدیگر وصل می شوند.
ارسال بسته های اطلاعاتی در شبکه های بی سیم Ad-hoc توسط گره های مسیری که قبلا توسط یکی از الگوریتمهای مسیریابی مشخص شده است، صورت می گیرد. نکته قابل توجه این است که هر گره تنها با گره هایی در ارتباط است که در شعاع رادیویی اش هستند، که اصطلاحا گره های همسایه نامیده می شوند.
پروتکلهای مسیریابی بر اساس پارامترهای کانال مانند تضعیف، انتشار چند مسیره، تداخل و همچنین بسته به کاربرد شبکه به صورت بهینه طراحی شده اند. در هنگام طراحی این پروتکلها به امر تضمین امنیت در شبکه های Ad-hoc توجه نشد. در سالهای اخیر با توجه به کاربردهای حساس این شبکه از جمله در عملیاتهای نظامی، فوریتهای پزشکی و یا مجامع و کنفرانسها، که نیاز به تامین امنیت در این شبکه ها بارزتر شده است، محققان برای تامین امنیت در دو حیطه عملکرد و اعتبار پیشنهادات گوناگونی را مطرح کردند و می کنند.
شبکه های بی سیم Ad-hoc فاقد هسته مرکزی برای کنترل ارسال و دریافت داده می باشد و حمل بسته های اطلاعاتی به شخصه توسط خود گره های یک مسیر مشخص و اختصاصی صورت می گیرد. توپولوژی شبکه های Ad-hoc متغیر است زیرا گره های شبکه می توانند تحرک داشته باشند و در هر لحظه از زمان جای خود را تغییر بدهند.
وقتی گره ای تصمیم می گیرد که داده ای را برای گره مورد نظر خود بفرستد. ابتدا با انجام یک پروتکل مسیریابی پخش شونده کوتاهترین مسیر ممکن به گره مورد نظر را بدست می آورد و سپس با توجه به این مسیر داده را ارسال میکند. به هنگام به روز رسانی یا کشف مسیر مورد نظر تمام گره های واقع بر روی مسیر اطلاعات مربوط به راه رسیدن به گره مقصد را در جدول مسیریابی خود تنظیم می کنند، تا در هنگام ارسال داده از مبدا روند اجرای عملیات ارسال داده به درستی از طریق کوتاهترین مسیر ممکن انجام شود.
لزوم امنیت در شبکه های اقتضایی
شبکه های Ad-hoc نیز مانند بسیاری از شبکه های بی سیم و سیمی برای انجام و کارکرد صحیح اعمال شبکه که در اینجا شامل مسیریابی، جلورانی بسته های داده، نگهداری و به روز رسانی اطلاعات مسیریابی است، به امنیت نیازمند هستند. در واقع امنیت شرط لازم برای عملکرد درست اعمال شبکه است و بدون نبود آن تضمینی برای انجام صحیح این اعمال وجود ندارد و مهاجمان به راحتی می توانند یکپارچگی شبکه را بر هم بزنند.
سیاستی که در این راستا تدبیر می شود آن است که اعتماد کامل به گره های شبکه برای انجام اعمال حیاتی شبکه کاری عبث و بیهوده است و این رابطه اعتماد تنها در برخی از سناریوهای شبکه Ad-hoc قابل فرض است. مثلا در یک شبکه Ad-hoc که گره های آن سربازان یک گروهان باشند می توان از قبل، یعنی پیش از شروع عملیات، کلیدهای متقارن مشترک و یا کلیدهای عمومی افراد (بسته به نوع رمزنگاری متقارن یا نامتقارن) را با یکدیگر مبادله کرد. ولی مشکلات و محدودیتهای دیگری همچنان باقی می ماند. از جمله اینکه چنین شبکه ای نمی تواند امنیت را برای قرارگیری افزایشی تامین کند. چرا که گره های جدیدی که می خواهند در شبکه قرار گیرند باید به نوعی خود را به گره های دیگر معرفی کنند و احراز اصالت متقابل برای همه آنها بتواند، صورت بگیرد.
با توجه به بحثهای اخیر می توان چنین برداشت کرد که گره های شبکه Ad-hoc برای انجام مدیریت کلید به یک محیط مدیریت شده نیاز دارند. در واقع باید یک یا چند مرکز معتمد وجود داشته باشند تا گره های تازه وارد را در شبکه ثبت کنند و گره های مخرب را از شبکه خط بزنند و بدین ترتیب امنیت شبکه مورد نظر را بر اساس گره های سالم موجود تامین کنند، چرا که گره های مخرب در لیست ابطال قرار گرفته اند.
منظور از کارکرد صحیح اعمال شبکه این است که هر گره ای از شبکه به وظایف خود مبنی بر جلورانی بسته ها و مسیریابی به درستی عمل کند و در این عملیاتها به خوبی با دیگر گره ها همکاری و مشارکت کند. یعنی اینکه در نهایت اعمال شبکه بین گره ها به صورت منصفانه تسهیم شود.
با توجه به ماهیت ذاتی شبکه های Ad-hoc بسادگی می توان چنین برداشت کرد که عملکرد شبکه شدیدا وابسته به رفتار گره های شبکه می باشد. یعنی اگر گره ای وظایفش را به درستی انجام ندهد، بازده عملکرد شبکه به شدت افت میکند و تبادل اطلاعات حیاتی ممکن است به خطر افتد. بر این اساس در برخی از مدلهای پیشنهادی برای برقراری امنیت از منطق اکثریت استفاده میکنند و رفتار ناصحیح گره ها را بر اساس سابقه اعمال آنها بررسی میکنند و اگر این سابقه از یک حد آستانه مربوط به متوسط اعمال بدتر باشد رفتار گره مخرب تشخیص داده می شود. البته این تصمیم گیریها تا حدی نسبی اند و هرگز به طور مطلق نمی توان تعیین کرد که هر رفتاری که از گره ای سر میزند صحیح است یا ناصحیح.
برای پیداکردن گره خرابکار به انجام اعمالی چون ردیابی، نگهبانی و دیده بانی نیاز است که خود محتاج پردازش ارتباطاتی بالا می باشد که هم انرژی می طلبد و هم پهنای باند و حافظه. در نتیجه در شبکه های بی سیم چون Ad-hoc نمی توان از پروتکلهای شبکه های بی سیم چون BGP استفاده کرد هم از جهت محدودیت پردازش ارتباطاتی و هم از این جهت که توپولوژی شبکه دایما در حال تغییر است.
پروتکل مسیریابی AODV

پروتکل AODV نمونه ای از یک پروتکل مسیریابی بر حسب نیاز است که بر اساس مسیریاب بردار فاصله عمل میکند. نمایی از نحوه عملکرد این پروتکل در شکل 2آمده است. همانطور که در شکل 2 مشاهده می شود ابتدا گره مبدا (A) بسته درخواست مسیر خود به گره مقصد (I) را می سازد و آن را به اطراف پخش میکند.
سپس هر گره ای که در شعاع رادیویی گره مبدا باشد (گره های B و D) بسته RReq را شنود میکند و اگر بسته تکراری باشد، آنگاه آن را دور می ریزد و اگر تکراری نباشد، به جدول مسیر خود نگاه میکند. اگر مسیر تازه ای به مقصد درخواستی در جدول موجود باشد، آنگاه بسته جواب مسیر را می سازد و برای گره مبدا در یک جهت پخش میکند.
ولی اگر مسیر تازه ای وجود نداشت، آنگاه به شمارنده گره یک واحد می افزاید، بسته RReq را دوباره به همه گره- های همسایه پخش میکند و اطلاعات مبدا را برای مسیریابی معکوس ذخیره میکند.

انواع حملات بر روی شبکه های اقتضایی

حملات انجام شده بر روی شبکه های Ad-hoc را می توان از چند جنبه دسته بندی کرد. در اینجا ابتدا یک دسته بندی کلاسیک از حملات ارائه شده است و در ادامه به طور مستقل به حملات ممکن پرداخته می شود.
حملات فعالکه در آنها گره بدرفتار برای اجرای تهدید خودش باید هزینه انرژی آن را بپردازد. چنین گره ای اصطلاحا گره مخرب یا بداندیش نامیده میشود. هدف از انجام این حمله از هم گسستگی شبکه یا ضرر رساندن به گره- های دیگر است.
حملات غیرفعال که در آنها گره بدرفتار به قصد ذخیره انرژی از همکاری امتناع میکند. چنین گره ای گره خودخواه نامیده میشود. هدف از انجام این حمله کاهش عملکرد شبکه یا تقسیم شبکه با شرکت نکردن در عملیاتها است.
از دیدگاهی دیگر می توان حملات را به سه بخش زیر تقسیم کرد که هر کدام از این بخشها را می توان جزئی از حمله فعال ذکر شده در بالا نیز محسوب کرد. در واقع حمله غیرفعال می تواند به طور غیرمستقیم بر روی عملکرد شبکه تاثیر بگذارد لذا آن را به عنوان یک مورد خاص هم می توان در نظر گرفت. در عمل همواره ترکیبی از حمله فعال به همراه غیرفعال وجود دارد.
حمله به قصد تغییر بر روی پروتوکلهای فعلی قابل اعمال است چرا که پروتوکلهای فعلی هیچ حفاظتی در برابر یکپارچگی اطلاعات ندارند لذا براحتی قابل تغییرند. در نتیجه گره خرابکار می تواند یکپارچگی محاسبات مسیریابی را با تغییر بر هم بزند و بدین طریق بسته های اطلاعات صحیح را دور بریزد و پروسه را به کشف مسیر نادرست هدایت کند و یا اینکه مسیر ترافیک را طولانی کند و یا اینکه باعث ازدیاد ترافیک در یک مسیر خاص شود.
حمله به قصد جعل هویت به این صورت است که گره خرابکار اصالت خود را به گره دیگری تغییر می دهد و از آنجا که در پروتوکلهای فعلی بسته ها احراز اصالت نمی شوند، مهاجم با هویت نادرست شناخته می شود. به این حمله در امنیت شبکه اصطلاحا Spoofing گفته می شود که در اینجا مهاجم حتی می تواند تصویر توپولوژی شبکه را تغییر دهد و یا در اطلاعات مسیریابی حلقه تکرار بینهایت ایجاد کند.
حمله به قصد جعل پیام برای تولید پیامهای مسیریابی غلط توسط گره مخرب و حذف گره همسایه با ارسال خطای مسیریابی جعلی است. متاسفانه این حملات به سختی قابل تشخیص اند چرا که جاعل پیام را نمی توان براحتی شناسایی کرد و مهاجم براحتی می تواند قسمتهای مختلف پیام را به نفع خود تنظیم کند و بعد آنها را در میان شبکه پخش کند.
از انواع دیگر حملات می توان حمله DoS را نام برد که مهاجم بسته صحیح داده را به قصد گسستن مسیریابی در مسیر غلط هدایت میکند. از دیگر انواع این حمله می توان از حمله مصرف منابع نام برد که در آن حمله کننده برای اشغال پهنای باند کانال، توان محاسباتی، یا حافظه گره ها به شبکه داده بی مورد تزریق میکند.
در حمله سیاهچاله مهاجم با انتشار اخبار دروغین مسیریابی برای کوتاهترین مسیر، ترافیک شبکه را به طرف خود جذب میکند و سپس آن را دور میریزد. مدل پیشرفته تر حمله سیاهچاله حمله Grey-hole است که در آن مهاجم تنها بسته های داده را دور میریزد، ولی بسته های مسیریابی را forward میکند تا مسیر ساختگی خود را پابرجا نگاه دارد!
در حمله انحراف بلاعوض مهاجم با افزودن گره های مجازی به اطلاعات مسیریابی مسیر را بلندتر نشان میدهد.
در حمله سریع مهاجم اخبار نادرست درخواست مسیر را به سرعت در سراسر شبکه پخش میکند تا گره ها به علت تکرار پیام درخواست صحیح مسیریابی را دور بریزند.
حمله لانه کرمی به عنوان یک حمله ماهرانه تلقی می شود که در آن دو مهاجم فعال با ایجاد یک تونل ارتباط خصوصی مجازی جریان عادی حرکت پیامها را اتصال کوتاه میکنند و با این روش می توانند دو گره غیرمجاور را با هم همسایه کنند و یا از پروتکل کشف مسیر جلوگیری کنند. متاسفانه بسیاری از پروتکلهای مسیریابی مانند DSR، AODV، OLSR، و TBRPF به این حمله آسیب پذیرند.
یکی از روشهای مقابله با حمله لانه کرمی استفاده از افسار بسته که به دو صورت جغرافیایی و زمانی انجام می شود. ایده اصلی آن است که گیرنده با احراز اصالت اطلاعات دقیق مکان یا زمان به همراه تمبر زمانی متوجه سفر غیرواقعی بسته برای یک توپولوژی خاص شبکه میشود.


تهیه و تنظیم مقاله:فخرالدین عمربیگی